هم اکنون طبق گزارش تهیهکنندگان و سرمایهگذاران سینمایی بین 13 تا 18 میلیارد دلار برای ساخت فیلمها هزینه میشود و همین موضوع موجب شده تا سیلی از آثار سینمایی روانه بازار رقابت فیلم شود؛ ضمن اینکه سرمایهگذاران جدید اکنون راه را برای سرمایهگذاران همیشگی سینما بستهاند.
اما این حجم بالای تولید با ظرفیت اکران همخوانی ندارد و به همین دلیل استودیوهای فیلمسازی در موقعیت چندان خوبی در اکران نیستند. بهخصوص این که حالا حضور ستارههای هالیوود هم نمیتواند گیشهای پررونق را تضمین کند.
سال گذشته بیش از 600 فیلم که محصول استودیوهای مستقل فیلمسازی بودند در آمریکا اکران شدند. طبق گزارش انجمن سینمای آمریکا این رقم در سال 2002، 466 فیلم بود. همچنین بهطور متوسط در روزهای آخر هفته تعداد فیلمهایی که برای تصاحب گیشه رقابت میکنند 2/6 درصد افزایش یافته است.
اما این آمار تنها مربوط به فیلمهایی است که اکران میشوند. در جشنواره ساندنس امسال بیش از 3600 فیلم مورد بررسی قرار گرفتند که بسیاری از آنها فرصتی برای اکران تجاری نداشتند. تعداد این نوع فیلمها 5 سال قبل تنها 2000 عدد بود.
اشباع بازار فیلم به معنای امکان انتخاب بیشتر برای مخاطبان سینما و رقابت نزدیکتر است. در سال 2007 میزان کل فروش فیلمهای سینمایی در بازار داخلی آمریکا به 68/9میلیارد دلار رسید که بیشتر از 3/9 میلیارد دلار سال 2006 بود. البته این افزایش درآمدها بهدلیل بالا رفتن قیمت بلیت سینماهاست و در اصل تعداد سینما روها کاهش نیز یافته است بهطوری که امسال این میزان 74/4 درصد با کاهش همراه بوده است.
اوضاع بد اقتصادی اگرچه مانعی برای سرمایهگذاری در ساخت فیلم است ولی دستاندرکاران هالیوود همچنان از اشباع بیش از حد بازار فیلمسازی و افزایش عرضه بیش از تقاضا واهمه دارند. بسیاری معتقدند که اوضاع طی سالهای آینده بدتر هم خواهد شد.
هال سادوف، سرپرست مؤسسه مستقل فیلمسازی ICM در هالیوود در این خصوص میگوید:ما اکنون در نوک این منحنی هستیم. اگر چه بسیاری از استودیوها و سرمایهگذاران خود را از صنعت فیلمسازی کنار کشیدهاند ولی هنوز همکاری آنها با پروژههای فعلی ادامه دارد و تا 6 تا 12 ماه آینده این وضعیت ادامه خواهد داشت و پس از آن میتوانیم منتظر باشیم تا بازار دوباره ضابطهمند شود.
فروش چندان ساده نیست
نکته مهم این است که حتی نامهای بزرگ هم دیگر نمیتوانند تضمینکننده فروش فیلمها باشند. این وضعیت اسفبار در ماه آوریل امسال کاملا آشکار بود. فیلم کلاه چرمیها که با بودجه 60 میلیون دلار ساخته شده و ستارهای چون جورج کلونی در آن بازی میکرد در بازار فروش خانگی آمریکا تنها 31 میلیون دلار و در بازار خارجی نیز 9 میلیون دلار فروش داشت. تریلر 88 دقیقه با بازی آل پاچینو نیز که با بودجه 26 میلیون دلار ساخته شده بود در بازار خانگی تنها 17 میلیون دلار فروش داشت.
همچنین فیلم کمدی«مردمان زرنگ» با بازی سارا جسیکا پارکر، دنیس کواید و الن پگ و با بودجه 8 میلیون دلار در حالی ساخته شد که سازندگان آن امید داشتند تا به فروشی بیش از 20 میلیون دلار در بازار داخلی دست پیدا کند اما اینگونه نشد و فروش آن تنها حدود 5/9 میلیون دلار بود.
سال گذشته نیز فیلمهای در دره الاه و چیزهایی که در آتش از دست میدهیم در جدول فروش سینمای آمریکا شکست خوردند. امسال هم فیلمهایی چون Changelingبا بازی آنجلینا جولی و کارگردانی کلینت ایستوود، پس از خواند بسوزان ساخته برادران کوئن و با بازی براد پیت و جرج کلونی و فیلم سیاسی میلک در فصل جدید باید با چنین تجربهای برای به دست آوردن تعداد مخاطب بیشتر با هم رقابت کنند.
بازار سینمای مستقل
اما رقابت فیلمها در بازار فیلمهای کوچک بهمراتب بیرحمانهتر شده است. فیلمهای مستقلی که رؤیای کسب جایزه اسکار را دارند این روزها بهمراتب موفقترند. شاید یک دلیل آن هم این باشد که برای این فیلمها سرمایهگذاریاندکی میشود و به همین دلیل فروشاندک آنها نیز میتواند برایشان سودمند باشد. اما با وجود افزایش سرمایهگذاری بیشتر برخی از استودیوهای فیلمسازی بهخصوص استودیوهای فیلمسازی کوچک اکنون تعطیل شدهاند.
در بهار امسال کمپانی تایم وارنر دو استودیوی کوچک فیلمسازی پیکچر هاوس و وارنر ایندیپندنت پیکچرز را تعطیل کرد. در ماه ژوئن نیز کمپانی پارامونت وابسته به ویاکام حدود 50نفر از کارکنان خود را برای کاهش هزینهها از کار برکنار کرد. فاکس سرچ لاین وابسته به نیوز کورپ نیز که بیشتر فیلمهای مستقل را میسازد و فیلمهایی چون جونو و لیتل میس سان شاین را ساخته بود امسال تنها 6 فیلم را روانه بازار خواهد کرد.
روند تولید فیلمهای مستقل قطعا متوقف نمیشود، اما برخی از استودیوهای فیلمسازی به این نتیجه رسیدهاند که فیلمهای پرخرجی چون مرد آهنی و شوالیه سیاه که بیش از 150 میلیون دلار برای ساخت آنها هزینه میشود برای فروش ریسک کمتری نسبت به فیلمهای هنری چون فیلم قلبهای توانا دارند. این فیلم ساخته کمپانی پارامونت بوده و بیش از 15 میلیون دلار ضرر به همراه داشت.
نقش مهم پخشکنندگان در سینما
وضعیت دراماتیک دیگری که به وجود آمده این است که پخشکنندگان آثار سینمایی تمایل کمتری به فیلمهای مستقل دارند. این وضعیت در فستیوالهای کن و ساندنس امسال کاملا مشخص بود. امسال در فستیوال کن پخش کنندهها حتی از فیلمهایی چون فیلم چه ساخته استیون سودنبرگ دوری میکردند.
در جشنواره فیلم ساندنس نیز با وجود حجم بالای فیلمهای شرکتکننده، فروش رونقی نداشت.
عامل دیگر در عقبگرد فیلمهای مستقل هزینههای بالای بازاریابی برای آنهاست. هماکنون استودیوهای بزرگ هزینههای بالایی را برای تبلیغ فیلمها و آثار تولیدی خود میپردازند که استودیوهای کوچک توان پرداخت آن را ندارند. به همین دلیل بسیاری از فیلمهای ساخته شده در سالهای اخیر بدون اکران در قالب دی ویدی روانه بازار شدند.
اما سرمایهگذاری برای آثار سینمایی نیز کار چندان سادهای نیست. جدیدترین فیلم سیدنی لومت با نام قبل از آنکه شیطان بداند تو مردهای نیز چنین شرایطی داشت. تهیهکنندگان فیلم مایکل کرنزی و برایان لینز برای پیدا کردن سرمایهگذار برای فیلم مشکلات بسیاری را داشتند. در هنگام تولید فیلم یکی از تهیهکنندگان فیلم از کار کنارهگیری کرد و لینز مجبور شد 180 هزار دلار قرض کند. لینز در این مورد میگوید:سرمایهگذاری برای فیلمها این روزها بسیار کار مشکلی است. شاید عجیب به نظر برسد ولی حتی برای فیلمی که بازیگرانی چون اتان هاوک و فیلیپ سیمور هافمن در آن بازی میکنند نیز پیدا کردن سرمایهگذار سخت است. یکی از دلایل آن پخشکننده ضعیف فیلم است که کمتر از یک میلیون دلار برای آن تبلیغ کرد و با وجود نقدهای مثبت، این فیلم فروشی بیشتر از 7 میلیون در بازار محلی نداشت.
محبوبها هم شکست میخورند
فیلمهای محبوب هم همیشه موفق نیستند. فیلم پسر رمبو سال گذشته در فستیوال ساندنس موفقیت بسیاری را به دست آورد و پخشکننده فیلم آن را 5/7 میلیون دلار خرید. اما این فیلم در اکران عمومی خود در سال 2008 شکست خورد و تنها 78/1میلیون دلار فروخت و این در حالی بود که این فیلم همراه با مرد آهنی اکران شد. مارک جیل یکی از معروفترین تهیهکنندگان هالیوود در مورد شکست این نوع فیلمها چنین میگوید:این فیلمها شاید 5 سال پیش در بازار موفق بودند اما اکنون شرایط فرق کرده است.
این فیلم (پسر رمبو)با نقدهای مثبتی روبهرو شد، مخاطبان آن را دوست داشتند و همه ویژهگیها را برای فروش خوب داشت اما موفق نشد چون بازار تولید فیلم اشباع شده و این وضعیت و انبوه تولید به گونهای است که هیچچیز نمیتواند جو را عوض کند.
وال استریت ژورنال-7 سپتامبر 2008